یکی از بنده های خدا

سرگرمی آموزشی خبری

یکی از بنده های خدا

سرگرمی آموزشی خبری

این وبلاگ در جهت اطلاع رسانی مطالب آموزشی به دانش آموزان وسایر علاقمندان و ایجاد آرامش درونی با تاکید بر سخنان بزرگان دینی و ائمه اطهار و نوابغ علمی می باشدا در جهت رشد عاطفی و پرورش دینی و اخلاقی بایه ریزی خواهد شد و در این میان از سایر علاقمندان هم در جهت پربار شدن این وبلاگ دریافت نظر و ایده خواهد شد زیرا انسان بدون مشورت ودریافت نظرات و خودسنجی به جایی نخواهد رسید پس از همه ی کسانی که این وب را در اندک زمان ملاحظه می نمایند تقاضامندم یکی از بنده های خدا را و سایر دوستان که با من همکاری دارند یاری نمایید.


الهی! ای خالق بی‌مدد و ای واحد بی‌عدد، ای اول بی‌هدایت و ای آخر بی‌نهایت. ای ظاهر بی‌صورت و ای باطن بی‌سیرت، ای حی بی‌ذلت ای بخشنده بی‌منت، ای داننده رازها، ای شنونده آوازها، ای بیننده نمازها، ای شناسنده نامها، ای رساننده گامها، ای مطلع بر حقایق، ای مهربان بر خلایق، عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب‌های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت

عجایب بارگاه خسرو پرویز

 

از «هفت گنج» یا عجایب بارگاه خسروپرویز بارها در منابع مختلف نامى به میان آمده است.«ساسانیان» اثر «کریستین سن» یکى از منابعى است که به این عجایب اشاره کرده است و از گنج گاو، دستمال نسوز، تاج یاقوت‌نشان، تخت طاقدیس، طلاى مشت افشار، گنج بادآورد و شطرنجى از یاقوت و زمرد به عنوان عجایب هفت‌گانه بارگاه پادشاه ساسانى نام برده است. فردوسى نیز در قصیده ای، از «هفت گنج» خسروپرویز نام مى‌برد. هندیان بودایى هم به تقلید از «هفت گنج» خسروپرویز، پادشاه ساسانى، «هفت گوهر» را ترتیب داده بودند.

 

گنج گاو

 

کشاورز مثل هر روز، «غباز» (خیش گاو آهن) را برداشت و به سوى مزرعه حرکت کرد. به مزرعه که رسید توشه ظهر را زیر درختى گذاشت و با «غباز» به سمت راست مزرعه رفت. تا «غباز» را در زمین فرو کرد متوجه شیئى سخت شد. با دست شروع به کندن زمین کرد و ناگاه با ظرف قدیمى برخورد کرد. آن را بیرون آورد، ولى باورش نمى‌شد. ظرف پر از سکه بود. سکه را که نگاه کرد نام اسکندر روى آن حک شده بود. کشاورز براى نشان دادن حسن نیت خود نسبت به پادشاه خسروپرویز ظرف را نزد او برد. شاه فورا دستور داد تا مزرعه را بکنند و ظروف دیگر را از خاک بیرون بکشند. صد کوزه نقره و طلا که مهر اسکندر بر آن حک شده بود، از خاک بیرون آمد. خسرو پرویز، این گنجینه را که یکى از عجایب هفت گانه کاخش بود، گرفت و یکى از کوزه‌ها را به کشاورز داد. گنج را در جایى از کاخ مخفى کرد و آن را «گنج گاو» نامید.

 

دستمال نسوز خسرو‌پرویز

 

یکى دیگر از عجایب بارگاه خسروپرویز دستمال او بود. شاه بعد از هر غذا خوردن با دستمال، دست‌هاى خود را پاک مى‌کرد و چون کثیف و چرب مى‌شد آن را درون آتش مى‌انداخت تا آتش آن را تمیز کند، دستمال پاک مى‌شد ولى نمى‌سوخت. به احتمال قوى جنس این دستمال از پنبه کوهى بوده است.

 

تاج یاقوت‌نشان خسرو پرویز

 

از دیگر عجایب کاخ او تاج خسرویى بود. تاج خسرو پرویز از مقدار زیادى طلا و مروارید ساخته شده بود. یاقوت‌هاى به کار رفته در تاج طورى مى‌درخشید که به جاى چراغ در شب از آن استفاده مى‌کردند و یاقوت‌هایش همه جا را روشن مى‌کرد. زمردهایش چشم افعى را کور مى‌کرد. این تاج آنقدر سنگین بود که زنجیرهایى از طلا را از سقف آویزان کرده بودند و تاج را بر این زنجیرهاى طلا بسته بودند، طورى که تاج به هنگام نشستن شاه روى سرش قرار بگیرد و سنگینى تاج را احساس نکند.

 

تخت طاقدیس بارگاه خسروپرویز

 

یکى دیگر از عجایب بارگاه خسرو تخت طاقدیس اوست. شکل این تخت مانند طاق بود و جنسش از عاج و نرده‌هایش از نقره و طلا بود. سقف این تخت از زر و لاجورد بود. صور فلکی، کواکب، بروج سماوی، هفت اقلیم، صورت‌هاى پادشاهان، مجالس بزم و شکار، بر این سقف، حک شده بود. روى آن وسیله‌اى براى تعیین ساعت روز نصب شده بود. چهار یاقوت، هر یک به تناسب یکى از فصول سال دیده مى‌شد. بر بالاى آن وسیله اى بود که قطراتى مانند قطرات باران را فرو مى‌ریخت و صدایى رعدآسا به گوش مى‌رسید.

 

طلاى مشت افشار

 

خسروپرویز قطعه طلایى اعجاب انگیز داشت که به طلاى مشت فشار یا مشت افشار معروف بود. این قطعه طلا به اندازه مشت پادشاه و چون موم نرم بود. این قطعه زر به هر شکلى حالت مى‌گرفت. این قطعه طلا را از معدنى در تبت براى خسرو استخراج کرده بودند و200 مثقال وزن داشت.

 

گنج بادآورد

 

«گنج بادآورد» از عجائب دیگر دستگاه پرویز است. هنگامى که ایرانیان اسکندریه را محاصره کردند، رومیان ثروت شهر را در کشتى‌هائى نهادند تا به مکانى امن بفرستند، اما باد به جهت مخالف وزید و کشتى به سمت ایرانیان آمد. ثروت را به تیسفون بردند و «گنج باد آورد» نامی‌دند.

 

شطرنجى از یاقوت و زمرد

 

از عجایب دیگر دستگاه پادشاه ساسانی، شطرنج مخصوصى از جنس یاقوت و زمرد بود.

 

خسروپرویز شاید از معدود پادشاهانى باشد که از همسرش نیز در برخى از منابع تاریخى به عنوان یکى از عجایب دربار او نامبرده شده است. در تاریخ ثعالبى به جز آنچه که در بالا اشاره شد، از زن او شیرین، قصرش تیسفون، درفش کاویانی، رامشگران دربار ساسانی، اسب خسرو به نام شبدیز و فیل سفید دربار نیز به عنوان گنج‌هاى خسرو و عجایب دربار او یاد شده و درباره برخى از آنها توضیحاتى آمده است. در تاریخ ثعالبى آمده است: «شیرین و خسرو در جوانى دلباخته یکدیگر شدند، اما وقتى خسرو به پادشاهى رسید شیرین را فراموش کرد. شیرین که بار دیگر در پى جلب عشق خسرو برآمده بود، روزى در سر راه شکار او قرار گرفت و آتش عشق فراموش شده در دل خسرو روشن شد. اودر همان لحظه او را به زنى گرفت. شیرین بعد از راهیابى به کاخ پس از چندى مریم بانوى اول زرتشتیان را مسموم کرد و خود زن اول دربار شد.»

 

اسب خسرو «شبدیز» هم از دیگر عجائب کاخ اوست که در تاریخ ثعالبى از آن نامى به‌میان آمده است. خسرو گفته بود اگر کسى خبر مرگ «شبدیز» را بدهد او را خواهد کشت. هنگامى که «شبدیز» مرد تنها «باربد» جرات کرد نغمه اى را بخواند و در آن خبر مرگ شبدیز را بدهد. او خواند: «دیگر شبدیز نمى‌خواند و نمى‌چرد.» شاه گفت: «مگر او مرده است.» وباربد گفت: «شاه چنین فرماید.»

 

«باربد» خود نیز از عجائب دستگاه پرویز بود. «سرکس» از خنیاگران دربار که به او حسادت مى‌کرد در فرصتى مناسب او را کشت. خسرو وقتى دانست باربد به دست سرکس کشته شده است دستور قتل «سرکس»را هم داد.

 

تخت طاقدیس. تخت خسرو پرویز را که از فریدون به وی رسیده بود طاقدیس می‌گفتند. گویند جمیع حالات فلکی و نجومی ‌در آن ظاهر می‌شده و آن سه طبقه بوده و در هر طبقه جمعی از ارکان دولت او جابجا قرار می‌گرفته اند و خسرو پرویز بر آن تخت ملحقات و تصرفات کرده بود. طول آن تخت یکصد و هفتاد ذراع و عرض آن یکصد و بیست ذراع و مکلل بجواهر بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۳ ، ۰۸:۴۷
bayat1393 ا.ب

 

 اشتباه از دید بزرگان

 

    

    " هر اشتباهی را علتی است

    (مثل آفریقایی) "

 

    " وقتی همه با من هم عقیده می شوند، تازه احساس می کنم که اشتباه کرده ام.

    (اسکار وایلد) "

 

    " سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد.

    (سقراط) "

 

    " پوزش خواستن پس از اشتباه زیباست، حتی اگر از یک کودک باشد.

    (اُرد بزرگ) "

 

    " بهتر است دوباره سوال کنی، تا اینکه یک راه اشتباه بروی

    (مثل آلمانی) "

 

    " خشم، گرفتن انتقام اشتباه دیگران از خودمان است.

    (الکساندر پوپ) "

 

    " بزرگ ترین اشتباه زندگی هر کس این خواهد بود که از اشتباه بترسد.

   (آلبرت هوبارد) "

 

    " مهم نیست که هدف های انسان در حوزه هنر، کسب و کار، مذهب، ورزش یا ارتباط با مردم قرار دارند. تنها راه پیشرفت این است که خطاها در مراحل اولیه باشند، انسان خطا را بپذیرد و در اثر خطا کردن، پس نزند و پیش برود.

    (جان ماکسول) "

 

    " دو اشتباه بسیار بزرگ وجود دارد: یکی اینکه قبل از موعد اقدام به عمل کنیم و دیگری اینکه فرصت مناسب را از دست بدهیم.

    (پائولو کوئیلو) "

 

    " از اشتباهات خود شرمنده نشوید و آن را جرم ندانید.

    (کنفسیوس) "

 

    " هرگز مرتکب این اشتباه نمی شوم که با کسانی که برای نظرشان احترامی قایل نیستم، بحث کنم.

    (ادوارد گیبون) "

 

    " بزرگ ترین اشتباهی که کسی مرتکب می شود، ترسیدن همیشگی از اشتباه کردن است.

    (هوپارد) "

 

    " آزمایش و خطا بسیار خوب است، تنها یک عیب دارد: مقدار زیادی از سرمایه ای که همه ی ما کم داریم، یعنی زمان، در این راه صرف می شود.

    (آنتونی رابینز) "

 

    " اگر فکر می کنید آموزگارتان سخت گیر است، بسیار در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سخت گیرتر از آموزگارتان است؛ چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.

    (بیل گیتس)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۳ ، ۰۸:۴۵
bayat1393 ا.ب

از نظر گاندی این هفت مورد بدون هفت مورد دیگر خطرناکند:

 

ثروت، بدون زحمت – لذت، بدون وجدان – دانش، بدون شخصیت

 

تجارت، بدون اخلاق – علم، بدون انسانیت – عبادت، بدون ایثار

 

سیاست--بدون شرافت

 

این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه‌اش داد. اعتقاد بر این است که وی این موارد را در جست و جوی خود برای یافتن ریشه‌های خشونت شناسایی کرد. در نظر گرفتن این موارد، بهترین راه جلوگیری از بروز خشونت در یک فرد و یا جامعه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۳ ، ۰۸:۴۲
bayat1393 ا.ب

ادیسون

 

ادیسون در سنین پیری پس از کشف چراغ برق یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می  کرد. این آزمایشگاه بزرگترین عشق پیرمرد بود.

هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود

در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموران فقط جلو گیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است.

آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود.

پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن پیرمرد منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با تعجب دید که پیر مرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند.

پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر میبرد.

ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی می بینی چقدر زیباست!

رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟

حیرت آور است!

من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است!

وای ! خدای من، خیلی زیباست!

کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید.

کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت.

نظر تو چیه پسرم؟

پسر حیران و گیج جواب داد:

پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟

چطـور می توانی؟ من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟

پدر گفت:  پسرم از دست من و تو که کاری بر نمی آید.

مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد.

در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فکــر می کنیم.الان موقع این کار نیست.

به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!

توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ظبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۳ ، ۰۸:۴۱
bayat1393 ا.ب

 امتحان فلسفه

 

یک روز استاد فلسفه ای سر کلاس به دانشجوهایش می گوید:

 

امروز می خواهم از شما امتحان بگیرم  تا ببینم درس هایی را که تا حالا به شما یاد دادم رو خوب یاد گرفتید یا نه...!

 

سپس یه صندلی را جلوی کلاس می گذارد  و به دانشجوها می گوید:

 

با توجه به مطالبی که من تا به امروز به شما درس دادم، ثابت کنید که این صندلی وجود ندارد؟!

 

دانشجوها به هم نگاه کرده و همه شروع به نوشتن روی برگه های خود کردند...

 

بعد از چند لحظه یکی از دانشجویان برگه خود را به استاد داد و از کلاس خارج شد...

 

روزی که نمره ها اعلام شد ، بالاترین نمره را همان دانشجو کسب کرد !

 

اون فقط رو برگه اش یه جمله نوشته بود:

 

.

 

.

 

کدوم صندلی ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۳ ، ۰۸:۳۹
bayat1393 ا.ب

آماری عجیب در مورد انسان ها

 

بشر پر حرف ترین موجود روی زمین است. این آمار را اخیرا از سوی پزشکان روسیه منتشر شده است.

 

این محققان حد متوسط عمر بشر را هفتاد سال گرفته اند که در این مدت انسان 13 سال حرف می زند، 6 سال غذا می خورد و 23 سال نیز می خوابد.

 

هر نفر به طور متوسط صدها تن غذا می خورد. اگر وزن افراد را 75 تا 80 کیلو گرم بگیریم باید گفت هر فرد در عمر خود 1250 تا 1335 برابر وزنش غذا می خورد. در مدت یک روز یا 24 ساعت 1000 لیتر هوا تنفس می کند وقلبش در هر 1 دقیقه 80 تا 100 بار می زند. با این شرایط قلب انسان در طول زندگیش دو میلیارد و58 میلیون بار بدون وقفه واغلب بدون کوچکترین مشکلی می زند.

 

انسان تنها موجودی است که راست قامت است و روی دو پا راه می رود ودر طول روز به طور متوسط 20 هزار قدم بر می دارد یعنی 7 میلیون قدم در سال. در 70 سالگی تعداد این قدم ها به 500 میلیون می رسد یعنی 500 هزار کیلومتر راه رفته است. با این محاسبات می توان نتیجه گرفت که هر فرد در طول زندگیش می تواند 9 بار کره ی زمین را دور بزند و با پای پیاده به کره ی ماه برود با توجه به اینکه فاصله زمین تا ماه 390 هزار کیلومتر است .....

 

بدن انسان به وسیله پوشش شگفت انگیزی محافظت می شود. این پوشش پوست بدن است که در هر ساعت 30 میلیون میکروب روی آن می نشیند و 29 میلیون آن کشته می شود و پس از 2 ساعت از این 30 میلیون فقط 7 هزار تای آن باقی می ماند.

 

در بدن انسان بین 2 تا 4 میلیون نقطه ی درد و جود دارد که حساسیت آن نسبت به موقعیت پوست بدن فرق دارد. بدن انسان قدرت مقاومت شگفت انگیزی دارد و می تواند گرمای 44 تا 45 درجه را تحمل کند و حتی اگر به تدریج گرم شود در فضای خشک می تواند 150 تا 160 درجه حرارت را تحمل کند و بالاترین میزان برودت که بدن قادر به ایستادگی در برابر آن است 27 درجه زیر صفر است.

 

انسان می تواند 52 روز تنها با خوردن آب زنده بماند. حساسترین عضو بدن چشم است که می تواند 10 هزار رنگ را تشخیص دهد وبالاخره اینکه نوزادان تا 8 ماهگی دنیا را سیاه وسفید می بینند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۳ ، ۰۸:۳۴
bayat1393 ا.ب

سخنان حکیمانه فردوسی

 

 

دانایی توانایی به بار می آورد ، و دانش دل کهن سالان را جوان می سازد .

 

گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است .

 

خرد برترین هدیه الهی است .

 

خرد و دانش مرد دانا در گفتار او هویداست .

 

کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است .

 

بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است .

 

خرد مانند چشم هستی و جان آدمی است و اگر آن نباشد چگونه جهان را به درستی خواهی گذراند .

 

اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند، باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد .

 

خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است .

 

کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد .

 

دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی .

 

به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد .

 

روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! .

 

چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست .

 

بی خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد .

 

رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست .

 

اگر برای انجام کاری بزرگ ، زمان نداری .بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری .

 

کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد .

 

این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست .

 

فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است .

 

کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند .

 

آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد .

 

از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند .

 

جایگاه پرستش گران کوهستان است .

 

آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد .

 

فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید .

 

کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت .

 

خسروی بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد .

 

ابلیس مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید .

 

آنگاه که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود .

 

دیوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم باید مانند راز گفت .

 

جز مرگ را ، هیچ کسی از مادر نزاد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۸
bayat1393 ا.ب

سخنان بزرگان

 

راهی جز نرمش و بازی با هستی نیست . ارد بزرگ

 

دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند . مارکز

 

عشق یگانه منبع نیرو و قدرت شماست . باربارا دی آنجلیس

 

قانون احتمالات یادت نره ، بلاخره یک نفر خواهد گفت بله . آنتونی رابینز

 

اگر فکر می کنید که موفق می شوید یا شکست می خورید،در هر دو صورت درست فکر کرده اید.آنتونی رابینز

 

وقتی انسان آرامش را در خود نیابد ، جستجوی آن در جای دیگر کار بیهوده ای است.لارو شفوکو

 

هنگامی که می خواهی وظیفه و بایسته خویش را انجام دهی از کسی فرمان نگیر .  ارد بزرگ

 

در تاریخ جهان ، هر لحظه عظیم و تعیین کننده ، پیروزی نوعی عشق است.عامل

موفقیت ، یک درصد نبوغ ، 99 درصد عرق ریختن . توماس ادیسون

 

مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم ، مهم این است که در چه راستایی گام بر می داریم . هولمز

 

بسیاری از آرزوهایمان را می توانیم با نشان دادن توانمندی خویش به آسانی بدست آوریم . ارد بزرگ

 

سعی نکنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم ، بکوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم . مارکوس گداویر

 

مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه اکثرمان بیش از یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم . ویلیام جیمز

 

نگاه خردمندان به ریشه ها می رسد و دیگران گرفتار نمای بیرونی آن می شوند . ارد بزرگ

 

آن گاه خواهید دید که زندگی با لطف و محبت ، زیبایی ، رحمت ، شادی ، نشاط و شور و سرزندگی به شما پاسخ خواهد داد . باربارا دی آنجلیس

 

بهترین خوشبختی ها ، یاری به دیگران است. آلبرت هوبار

 

آن چه انسان هرگز نخواهد فهمید این است که چگونه در مقابل کسی که ما را آفریده و همه چیز ما از اوست مسوول خواهیم شد و او از ما بازخواست خواهد کرد ؟!؟!؟ . موریس مترلینگ

 

چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می کند . ارد بزرگ

هر چه عشق و شور زندگی بیشتری از خود ابراز کنید برای دیگران نیز بیشتر مقاومت ناپذیر خواهید شد و آن ها دیگر نخواهند توانست شما را نادیده بگیرند . باربارا دی آنجلیس

 

لباس قدیمی را بپوشید ولی کتاب نو بخرید. آستین فلپز

 

 

ارد بزرگ : مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد ، همراهانش را نمی شمارد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۷
bayat1393 ا.ب

سخن آلبرت انیشتین خطاب به معلم و دانش آموز

 

بزرگ ترین هنر معلم، بر انگیختن روح فعالیت در جهان به خاطر ابداع علم و تحصیل علوم است.

 

فرزندان عزیزم، به خاطر داشته باشید که هر چه در مدارس خود یاد میگیرید نتیجه ی کار نسل های بی شماری است که در اثر کوشش آرزومندانه ی همه مردم جهان به ثمر رسیده، و سپرده ای است دست شما؛

 

از آن استفاده ببرید و به آن بیفزایید تا روزی که آن را با کمال امانت و وفاداری به فرزندانتان بسپارید.

 

ما موجودات فانی، از مواد ابدی و پایدار آفرینش، علی رغم عمر کوتاه خودمان ارزش هایی می آفرینیم که می توانند عمر جاوید داشته باشند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۷
bayat1393 ا.ب

9 پدیده غیر قابل توضیح

 

1. ارتباط ذهن و بدن

دانش پزشکی هنوز در ابتدای فهم راه های تاثیر ذهن بر روی بدن است. به عنوان مثال تلقینات و خوش بینی ها نشان می دهند که یک فرد می تواند با ایمان به بهبودی خود را از بیماری ها نجات دهد (حتی اگر اینگونه نباشد). شیوه های نا شناخته ای که بدن در درمان خود به کار می گیرد بسیار اعجاب انگیز تر از هر ابداعی در دانش پزشکی است.

 

2.نیروی ذهنی و ادراک فرا حسی

نیرو های ذهنی و ادراک فرا حسی (extra-sensory perception ) تنها به این دلیل در میان ده پدیده غیر قابل توضیح قرار می گیرند که بسیاری به آن عقیده دارند. خیلی ها عقیده دارند که حس ششم (شماره سه) نوعی نیروی ذهنی است. حس ششم راهی برای ارتباط با اسرار و دانشی خاص در مورد جهان یا آینده است. محققین افرادی را که ادعای اینچنین نیرویی داشتند تحت بررسی قرار دادند که نتایج به دست آمده در شرایط کنترل شده علمی به میزان بالایی منفی یا ضد و نقیض بوده است. البته بعضی ها می گویند نیروی ذهن قابل آزمایش نیست یا تحت بررسی محققین از قدرت آن کاسته می شود. اگر اینگونه باشد علم هیچ گاه نمی تواند وجود نیرو های ذهنی یا عدم وجود آن را اثبات کند.

 

3. تجربه مرگ و زندگی پس از آن

آن هایی که در معرض مرگ قرار گرفته اند داستان های عجیب و متنوعی درباره آن گفته اند، مثل خروج از یک تونل به سمت روشنایی، ملاقات با بستگان نزدیک، احساس آرامش و ... که می تواند وجود زندگی بعد از مرگ را نشان دهند. اگرچه اینگونه تجربه ها تاثیر گذار هستند ولی تا کنون کسی با مدرک یا اطلاعات تایید کننده ای از مرگ بر نگشته است. اگرچه مخالفان زندگی بعد از مرگ می گویند این تجربه ها توهم ها و هزیان هایی طبیعی و قابل توضیح از یک مغز شوکه شده هستند، هنوز هیچ راهی برای فهم دقیق تجربه مرگ و یا اثبات زندگی بعد از مرگ وجود ندارد.

  

4. اشیاء پرنده نا شناخته

هیچ شکی در این نیست که اشیاء پرنده نا شناخته (Unidentified Flying Objects ) وجود دارند. خیلی ها چیز هایی در آسمان می بینند که نمی توانند آن ها را تشخیص دهند، مثل هواپیما یا شهاب سنگ. حتی اگر این اشیاء صفینه ای فضایی یا هر چیز دیگر باشند، گذشتن از مسیر های فوق العاده طولانی در کیهان تنها برای رسیدن به کره زمین غیر محتمل به نظر می رسد. اگرچه تحقیقات توانسته اند علت اکثر مشاهدات را پیدا کنند بعضی از اشیاء پرنده نا شناخته تا همیشه غیر قابل توضیح باقی می مانند.

 

5. آشنا پنداری

عبارتی فرانسوی به معنی "دیده شده" است که بیان کننده احساسی واضح و رازگونه از تجربه بعضی از حوادث در گذشته است. ممکن است فردی در ساختمانی در یک کشور که هرگز در گذشته به آنجا سفر نکرده قدم بزند و محیط آن جا برایش به شکل غیر قابل باوری آشنا باشد. بعضی ها آشنا پنداری را با نیرو های ذهنی یا نگاهی نا گهانی به گذشته ربط می دهند. مثل حس ششم (شماره سه) به وسیله روانشناسی انسان می تواند توضیحی طبیعی تر در این مورد داد ولی در نهایت علت و ساختار این پدیده یک راز باقی می ماند.

 

6. ناپدید شدن

بعضی ها به دلایل گوناگونی نا پدید می شوند. خیلی ها فراری هستند، خیلی ها تصادفا گم می شوند، بعضی ها ربوده شده یا به قتل می رسند و اکثر آن ها هم در نهایت پیدا می شوند به غیر از آن هایی که به شکل عجیبی نا پدید می شوند. اشخاصی مثل ماری سلست، جیمی هوفا و ... بدون هیچ سر نخی نا پدید شده اند. پیدا شدن دوباره گم شدگان هم به وسیله پلیس، اعتراف یا حتی تصادف است و نیرو های ذهنی در این باره دخالتی ندارند. ولی وقتی شواهد و سر نخی وجود نداشته باشد دیگر کاری از دست پلیس و تحقیقات علمی بر نمی آید.

 

7. حس ششم

اگر به آن احساسات غریزی، حس ششم یا هر چیز دیگری بگوییم، همه ما آن را حد اقل یک بار تجربه کرده ایم. البته احساسات غریزی اغلب اشتباه هستند، ولی گاهی ممکن است درست از آب در بیایند. روانشناسان می گویند ما به طور نا خود آگاه و بدون این که علت آن را بدانیم اطلاعاتی از پیرامون خود به دست می آوریم، ولی اثبات یا مطالعه حس ششم کاری دشوار است که روانشناسی می تواند تنها بخشی از آن را تشکیل دهد.

 

8. پا گنده

برای دهه ها مشاهده موجوداتی بزرگ، پشمالو و شبیه به انسان در آمریکا گزارش شده است. بر خلاف هزاران پا گنده ای که به خاطر زاد و ولد یک جاندار باید وجود داشته باشند، هنوز حتی یکی از آن ها پیدا نشده اند. حتی یکی از آن ها شکار نشده اند یا با ماشینی تصادف نکرده اند یا حتی مرده آن ها به وسیله مرگ طبیعی نیز یافت نشده است. با فقدان شاهدی قابل توجه مثل دندان یا استخوان، باور کردن تصاویر یا فیلم های مبهم شاهدان سخت می شود ولی وقتی اثبات اصل واضحی مثل "هیچ بتایی آلفا نیست" امکان پذیر نباشد، پس دانش هم نمی تواند عدم وجود پا گنده ها و هیولای لاچنِس (Loch Ness Monster ) را ثابت کند، این امکان وجود دارد که این هیولا ها خود را از چشم انسان پنهان کرده باشند.

 

9. صدای هوم در شهر تاوس

تعدادی از ساکنین و بازدید کنندگان از شهر کوچک تاوس در ایالت نیو مکزیکو سال هاست که تحت تاثیر صدایی ضعیف با فرکانس پایین در بیابان های این شهر قرار گرفته اند. عجیب تر اینجاست که تنها دو درصد ساکنین این شهر شنیدن این صدا را گزارش کرده اند. بعضی ها هم آن را توهمی عمومی یا اسراری شوم می نامند. این صوت به هر شکلی باشد و اگر طبیعی، ماوراء طبیعی یا روانی باشد، هنوز کسی منبع این صوت را پیدا نکرده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۴
bayat1393 ا.ب